شنبه 26 شهریور ماه
امروز صبح از وقتی سوار سرویس شدیم دلم شور می زد تو هم گیر داده بودی و صندلی جلو ، پشت راننده نشسته بودی . راننده خیلی تند می رفت آخرش طاقت نیاوردم از راننده خواهش کردم یه کمی آرومتر رانندگی کنه ولی... تا اینکه تو اتوبان مدرس یک دفعه لاینشو که سریع داشت عوض می کرد با یک کامیون تصادف کرد فقط خدا رحم کرد یک ثانیه زودتر تصادف می شد اتوبوس از وسط نصف می شد... جلوی کامیون و کابین بزرگ اون به اتوبوس کشیده شد و آینه بغل اتوبوسو کند و ... وقتی اتوبوس کنار اتوبان متوقف شد اولین چیزی که به زبونم اومد خدارو شکر بود و اولین کارم بوسیدن تو و اولین فکرم ارج نهادن به لحظه لحظه با تو بودن بود. وقتی تو رو گذاشتم مهد، رفتم اداره ؛...