محمدرضامحمدرضا، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره

آقا محمدرضا و فاطمه خانم نفس مامان و بابا

دعا کن ...

1392/7/29 13:29
نویسنده : مامانی
447 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل پسرم

این هفته به دلایل مختلف مامان و بابا بیشتر روز رو بیرون از خونه بودند و پیشت نبودند (ببخشید)

البته به تو هم که بد نمی گذره خودتو برای عزیز و آقاجونت لوس می کنی و با دخترخاله ها و پسر خاله ات حسابی بازی می کنی ، جوجه خانت هم که دیگه هیچی ....

دلم گرفته یه چیزی توش داره سنگینی می کنه ، این خواهر شیطونکت هم چون با منه ازش خبرداره و غصه می خوره

دعا کن ، چیزی نباشه، دعا کن مثل یه خواب بد تموم شه دعا کن...

می دونی اونقدر نگرانم که با هیچ کس در موردش حرف نمی زنم ، حتی با تو

دعا کن...

خدای مهربونم ، ای کسی که ناگفته هامو می دونی، ای کسی که قادر مطلقی ، دست نیازم رو مثل همیشه به سوی تو دراز می کنم، اگه مادر بودن ، حرمتی داره پیش تو ، بازم عید غدیر به من عیدی بده ...

خدایا دوستت دارم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

مانی محیا
29 مهر 92 13:37
ایشالا مسئله ای نیس.. خصوصی داری

ایشاالله. دعا کنید
مامان دانیال
4 آبان 92 8:42
عزیزم نگران شدیم. انشالله هر مسئله ایی که داری به خوشی حل بشه. توکل بر خدا
ممنون