سه شنبه 22 شهریور ماه
دیروز سه شنبه بود پارسا و مامانش با خاله سمانه هم با سرویس ما اومدند خیلی خوش گذشت محمدرضا با ناوجنگی پارسا بازی می کرد و من یک چیز تازه کشف کردم که محمدرضا می تونه قطعات خیلی کوچیک اسباب بازی رو سر جاش بذاره مثلا پرچم ناو پارسا جون .
تازه فهمیدم چقدر می تونه با بچه های دیگه قشنگ بازی بکنه البته پارسا خیلی خوب با محمدرضا رفتار می کرد .
خلاصه میوه خوردند و ریختند، خاله رزی پسته داد خوردند آب نبات پاستیلی خوردند و بازی کردند .
به من با حضور رزی جون و سمانه خیلی خوش گذشت اصلا نفهمیدم کی رسیدیم امان از لحظه پیاده شدن اونا که محمدرضا سرویس رو سرش گذاشته بود که نرید پیش من بمونید.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی