محمدرضامحمدرضا، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره

آقا محمدرضا و فاطمه خانم نفس مامان و بابا

دو کلمه حرف حساب

1390/8/30 14:23
نویسنده : مامانی
174 بازدید
اشتراک گذاری

قند عسلم ،گل پسرم اونقدر بزرگ شدی که دیگه گولت نزنم با قصه حرفت نزنم رک و راست ، مرد و مردونه ، دو کلمه حرف حساب ، بهت بگم " شب زود بخواب "

دیشب نمی خواستی بخوابی  برات قصه می گفتم یه روزی خرگوش کوچولو ..... مامانش بهش گفت باید شب به موقع بخوابی لامپ اتاقتو خاموش بکنی ... یه دفعه برگشتی گفتی چرا به من می گی من که خرگوش کوچولو نیستم ، گفتم مامانی مثلا مامان خرگوش کوچولو به بچه اش می گه

.....

بعد در ادامه قصه لاک پشت پیر به خرگوش کوچولو می گه خرگوشک برای اینکه سر کلاس خواب آلود نباشی باید شب ....(دوباره من خرگوش کوچولو نیستم)

خلاصه تا اینجا یادمه چون وقتی بیدار شدم دیدم لامپ اتاقت خاموشه خودتم مثل خرگوش کوچولوها دست و پاهاتو جمع کردی تو بغل من تو خواب نازی.

قربونت برم

همه خستگی هام با شیرین زبونی هاتو تموم شده سرحال سر حال بودم بوسیدمت و اتاقتو ترک کردم .

یه چیزی هم یاد گرفتم بهتره توی قصه به جای پند و اندرز نتیجه کارو بهت نشون بدم. (درسی از محضر استاد محمدرضا خان طلای مادر قشنگ بابا )

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)