محمدرضامحمدرضا، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

آقا محمدرضا و فاطمه خانم نفس مامان و بابا

بدون عنوان

1390/9/26 13:35
نویسنده : مامانی
160 بازدید
اشتراک گذاری

پسر خوشگل و نازم، دو هفته شد که تو رو مهد نمی یارم شاید به تو بیشتر خوش بگذره ولی من ...

دلم می خواد بیارمت مهد نکه از مهد خوشم بیاید نه چون بیشتر پیشت هستم، نفسم دلم تنگ می شه بعد از ظهر هم که می آم پیشت اونقدر خسته هستم که ....

دلم یه مسافرت می خواد

دلم تعطیلی می خواد

دلم با تو بودن رو می خواد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان محیا
26 آذر 90 13:42
ایشاله میرید عزیزم هر چی خیره
مامان صدف
28 آذر 90 9:33
چرا نمیاریش مهد کودک؟
مامان ریحانه
28 آذر 90 10:17
سلام جای پسملت خالی نباشه ضمناوبلاگ گرم و مهربانی داری
مامان صدف
29 آذر 90 14:05
محفل آريائي تان طلائي ، دلهايتان دريائي شاديهايتان يلدائي ، پيشاپيش مبارک باد اين شب اهورائي . . .
مامان دانیال
30 آذر 90 10:39
شب یلدا شد و میلاد خوش ایزد مهر زایش نور از این ظلمت تاریک سپهر شب یلدا شد و بر سفره دل باده عشق. .رخ معشوقه و مدهوشی دلداه عشق شب یلدایتان پرستاره و پرخاطره باد