محمدرضامحمدرضا، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره

آقا محمدرضا و فاطمه خانم نفس مامان و بابا

گره زدن

1390/6/26 11:13
نویسنده : مامانی
183 بازدید
اشتراک گذاری

پنج شنبه و جمعه این هفته با نق زدنهای تو گذشت چون یه کمی سر حال نبودی و سرماخورده بودی سرفه های بدی هم داشتی اما قربونت برم با همه بی حالیت باز هم از شیطونی دست برنداشتی عروسک خرسی رو که بهش می گی بابای عروسکها می خواستی از دیوار آویزون کنی، برای این کار یک بند برداشتی دور گردنش گره زدی تا بتونی از میخ رو دیوار آویزون کنی خیلی جالب بود اولین بار بود که داشتی گره می زدی .

- محمدرضا چی کار می کنی. 

- می خوام خرسی رو از اونجا آویزون کنم.

m

m

- می خوای کمکت کنم.

- نه خودم می تونم.

m

m

امیدوارم گره زدنرو خوب یاد بگیری ولی هیچوقت هیچ کارت گره نخور عزیزمماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله
26 شهریور 90 9:49
سلام قربونه محمدرضا جوووونم بشم معلومه حال نداره بازم میگم عسله من لاغر شده چرا؟؟؟؟؟؟