چند دیقه
دلم نیومد اینو ننویسم
الان زنگ زدم خونه باهات حرف بزنم گفتی مامانی چند دیقه بیا خونه کارت دارم بعدش برو، بعد که عزیز گوشی رو گرفت که حرف بزنه جیغ می زدی و با گریه می گفتی عزیز حرف نزن بذار بیاد، آخرش هم تلفنو قطع کردی.
قربونت برم کاش بال داشتم همین الان می اومدم پیشت تا ببینم پسمل من با من چی کار داره ، عسلم من بال ندارم ولی قول می دم بعد از ظهر زود بیام اما مامانی فردا امتحان داره و زود اومدنش هم بخاطر امتحانشه ....
به امید خدا وقتی که تو بزرگ شدی با من این کارو نکن وقتی لازمت دارم دل تنگتم بهم سر بزن....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی