محمدرضامحمدرضا، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 15 روز سن داره

آقا محمدرضا و فاطمه خانم نفس مامان و بابا

یا علی گفتیم عشق آغاز شد

1391/3/16 14:51
نویسنده : مامانی
277 بازدید
اشتراک گذاری

حیدر آمد

آن مرد تنها

آن غریب آشنا

آن مونس شبهای تار

پدر هر چه یتیم

با هرچه غم سهیم

پهلوان خیبر

افتخار پیغمبر

 

دستهایش حیف بستیم

یاس او را حیف چیدیم

حرف او را حیف نشنیدیم

راه او را حیف نشناختیم

 

میلادش مبارک

 

 

 

باباجونم، تکیه گاهم ، افتخارم، خوش تیپ روزت مبارک

بابایی محمدرضا، همسر خوبم ، عشق تپلوی من، رفیق و سنگ صبورم روزت مبارک

پسرم، نفسم، زندگیم، مرد کوچک روزت مبارک

مرد یا زن فرق نداره، هر کی مرامش مردی و مرید علی عیدش مبارک

دوستتون دارم

امروزها چه زود، دیروز می شوند و بودن ها چه بد ، عادت می شوند...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

نایسل
20 خرداد 91 0:04
محیا یعنی تمام زندگی
22 خرداد 91 11:30
سلام فقط خواستم بگم بیادتم
نایسل
3 تیر 91 10:31
آخی عزیززز دلم ای ول ماشالا برای خودت شاعری ها پسر نازت خوبه گند وقته ازش هیچی نمیزاری چرا
مامان پارسا
3 تیر 91 12:26
خاله یه فکری برای دل ما بکنف خسته شدیم از بس اومدیم پست جدید نذاشتی آخه ماشااله خیلی فعال بودی چی شده؟
مامان دانیال
5 تیر 91 10:14
عرض ارادت خانم. نیستی.